قفقاز؛ هویت مشترک و مسئولیتی که تهران از آن دست نمی‌کشد 

روابط ایران و جمهوری آذربایجان در سال‌های گذشته با فراز و فرود‌هایی همراه بوده است؛ فراز و فرود‌هایی که بخش مهمی از آن ریشه در جهت‌گیری‌های ضدایرانی و ضدشیعی دارد. جهت‌گیری‌هایی که در رفتار برخی مقامات و رسانه‌های رسمی باکو آشکار است. این رویکرد نامطلوب بیش از آن‌که ناشی از اختلافات دوجانبه باشد، تابع تلاش‌هایی است که در چارچوب محاسبات ژئوپلیتیک و مهندسی هویتی انجام می‌شود تا نقش باکو در مدار مطلوب تل‌آویو و واشنگتن تعریف گردد. 
روابط ایران و جمهوری آذربایجان در سال‌های گذشته با فراز و فرود‌هایی همراه بوده است؛ فراز و فرود‌هایی که بخش مهمی از آن ریشه در جهت‌گیری‌های ضدایرانی و ضدشیعی دارد. جهت‌گیری‌هایی که در رفتار برخی مقامات و رسانه‌های رسمی باکو آشکار است. این رویکرد نامطلوب بیش از آن‌که ناشی از اختلافات دوجانبه باشد، تابع تلاش‌هایی است که در چارچوب محاسبات ژئوپلیتیک و مهندسی هویتی انجام می‌شود تا نقش باکو در مدار مطلوب تل‌آویو و واشنگتن تعریف گردد. 
کد خبر: ۱۵۳۲۱۵۶
نویسنده شعیب بهمن - کارشناس مسائل اوراسیا 

با این حال، این رفتار‌ها هرگز موجب نشده جمهوری آذربایجان در نگاه ایران اهمیت خود را از دست بدهد. رویکرد تهران به قفقاز، رویکردی فرادولتی است که بر پایه تاریخ، فرهنگ و تمدن مشترک در منطقه شکل گرفته و طبیعتا فراتر از دولت‌های مقطعی، متوجه مردم جمهوری آذربایجان است. همین پیوند‌های ریشه‌دار سبب شده علی‌رغم تلاش‌هایی که برای کمرنگ‌سازی هویت مشترک انجام شده، جامعه آذربایجان همچنان نزدیک‌ترین پیوند‌های فرهنگی و تاریخی را با ایران حفظ کند. 

همین درک عمیق تاریخی باعث شده تهران به‌رغم ناملایمات و رفتار‌های تنش‌زای دولت باکو، روابط میان دو طرف را از سر مسئولیت‌پذیری و بزرگ‌منشانه حفظ کند. از این منظر، مناسبات تهران با باکو صرفا در سطح روابط دولت‌ها تعریف نمی‌شود و نمی‌توان آن را به تعاملات سیاسی محدود کرد. 

از سوی دیگر ایران و جمهوری آذربایجان ظرفیت‌های متعدد و قابل‌توجهی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، امنیتی، نظامی و سیاسی برای همکاری دارند که می‌تواند مبنای گسترش روابط قرار بگیرد، اما متأسفانه طی سال‌های اخیر عمدتا به تصمیمات دولت باکو در وضعیت محدود باقی مانده‌اند. مناسبات اقتصادی همواره کم‌رمق بوده، تعاملات فرهنگی و مردمی با محدودیت‌های گسترده مواجه شده و حتی بسته شدن مرز زمینی، رفت‌وآمد طبیعی شهروندان را مختل کرده است. 

در حوزه ابتکارات منطقه‌ای نیز باکو همکاری لازم را نشان نداده است. پیشنهاد ایران برای پلتفرم «۳+۳» که می‌توانست بستر گفت‌و‌گو و همکاری در قفقاز جنوبی باشد، با استقبال آذربایجان روبه‌رو نشد. طرح جایگزین «کریدور ارس» نیز که در برابر ایده موهوم «کریدور زنگزور» ارائه شد، از سوی باکو نادیده گرفته شد و نهایتا با وساطت آمریکا صرفا تغییر نام یافت. 

این رویکرد در حالی ادامه دارد که ایران بار‌ها تمایل خود را برای تقویت روابط در منطقه قفقاز نشان داده است. با این حال باکو به همکاری‌های امنیتی و نظامی آشکار با رژیم صهیونیستی و آمریکا گرایش دارد؛ همکاری‌هایی که اهداف ضدایرانی و ضدر‌وسی آنها کاملا روشن است و برخی در ایران معتقدند اثرات آن در جنگ ۱۲روزه بروز یافته. 

با وجود این اقدامات و اظهارنظر‌های ضدایرانی، تهران همچنان نمی‌خواهد روابط دو کشور تحت تأثیر خواست رژیم صهیونیستی قرار بگیرد. ایران به‌عنوان قدرت بزرگ منطقه همواره تلاش کرده روابط با همسایگان کوچک‌تر را در مسیر ثبات و امنیت مدیریت کند؛ هرچند این نقش مسئولانه گاهی با برداشت‌های نادرست از سوی حاکمان باکو مواجه شده است، اما واقعیت آن است که شرایط موجود همچنان ادامه دارد. جمهوری آذربایجان می‌تواند با واقع‌بینی بیشتر، روابط خود را از مسیر بی‌اعتمادی و وابستگی به قدرت‌های فرامنطقه‌ای خارج کند و آن را بر پایه پیوند‌های تاریخی و منافع واقعی دو کشور استوار سازد؛ مسیری که ایران همواره آماده پیمودن آن بوده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها